باز هم ایرج زبردست و رباعیاتش
                                                                                                     * پــرویز خائفی


ایرج زبردست شاعر رباعی­ سرای مرز و بوم ماست. پاکدل است و هوشیار. بیش از ده سال است کـــه با زیرساخت فطرت و ماهیت آفرینش و توان حرکت در این مسیر پای در این مرحله گذاشته است.در گذر این سالها با مطالعه تجربی و تعمق در موجودیت رباعی و پیشینه دیرسال آن به جایگاهی رفیع دســت یافته است که حقانیت طبیعی اوست.
با آنچه ما به ویژه از رباعی در متون ادبی داریم به یقین می­توان گفت: تهی کیسه، نمــــــی­توان به بازار تجلی ارزش وجودی خود آمد. تاریخ پیدایش رباعی در ادب پارسی سرگذشتی آمیخته با قصه­های شاید مجهول و حقیقت شهود دارد، از افسانه مکتوب رودکی و «غلتان غلتان همی رود تا لب جو»، و ماجــرای شخصیت­هایی چون خواجه عبدالله انصاری و بر فراز قله شهرت قرار گرفتن خیام از پیدایش«فیتز جرالد» و معروفیت جهانی او.نماد نخستین جرقه­های مختلف به زبان­های انگلیسی و فرانسه در عالم ادب همه و همه گذاری است که جای پای همه رفتگان روشن و مشخصی به ماندگاری تاریخ شعر فارسی ســـپرده است. اما...اما امروز ایرج زبردست شهامت آن را داشته است که با کوله­باری از تحفه­هـــــــای نو پایانه آن مسیر را با گامی تازه آغازی دوباره کند. بی­تفاوت و  عاری از هرگونه کینه و حسد و توطئه لازم است این نوآمده را غبار از تن گرفت و کوله­بار او را نگریست.سالها پیش من و همه دوستداران شعر فارسی مجبور شدیم این کوله­بار را بجوییم و بخوانیم و جستیم و خواندیم و دیدیم. در آغاز هزاره­ای نو رباعی ســـــرایی آمده که کالایی ارزنده دارد، اندیشه­هایی ابداعی دارد، حرف ناگفته دارد و در قالبی محدود و معــــــمولی فطرت خداداد خود را به گونه­ای سوای دیگران دارد عرضه می­کند من آن روز بی هیچ هراســــــی گفتم و نوشتم که کار ایرج زبردست کاری است سوای دیگران بی­تردید هر آدمی که قدم در راهی تازه می­گذارد جای پای پیشینیان را دیده است، اما مهم این است که گام را درست در همان فرو رفتگی­های بر جـــای مانده گذارد تا جرأت آن را داشته باشد که بی آنکه به بیراهه رود مسیر تازه را برگزیند.
ایرج زبردست هوشیارانه و زیرکانه با حس و دریافت خاص خود قدم برداشت و همه توان فطری و تجربی و آموختگی خود را جمع کرد و دوید و از مؤلفه های معمول و مقرراتی و بهره­وری از پارادوکس­های ذهنــی و حسی خود عرق­ ریزان به جایی رسید که امروز ایرج زبردست در شعر امروز وجودی غباری و گذرا نـــــدارد. تفکری ملموس دارد و می­شود او را با رباعی در تندیسی متجلی مشاهده کرد. باید باور کنیم این جوان ده - پانزده سال پیش و میانسال امروز، رباعی سرای معتبری است که خوانندگان فرآیندهایش را، حیرت­زده می­کند،مجذوب می­کند، باور و حیرت و جاذبه مخلوطی، عصاره­ای و آمیزه­ای از برآیند حس و اندیشـه این یگانه رباعی سراست.خواننده­ها و شنونده­های رباعی­های ایرج زبردست نخست به حــــیرت و حس می­رسند، ولی این حیرت و حس ناگهانی تمام نمی­شــــــــود بلکه به تعمق و تفکر باور می­رسند. خـود شاهد بوده­ام که قشرهای مختلف، با دانش­های متفاوت به این حالت دچار می­شوند. کلامـــی از جنس تازگی می­شنوند، بعد از برخورد حسی با رباعی او تمام نمی­شوند به همان پریشانی و جســتجو دچار میشوند درباره ایرج زبردست بارها و بارها نوشته­ام و گفته­ام و جنجال­های منصفانه و گاه غیرمنصفانه را شنیده­ام و تحمل کرده­ام. اما همیشه گفته­ام ایرج زبردســـــــــت یک واقعیت انکارناشــــــــدنی در ادبیات فارسی است که امروز همه دوستان و عزیزان صاحبنظر من در شیـــــــراز و تهران و........ بر این باورند که نخستین حرف و نظر قاطع من درباره او حرفی از سر ناآگاهی و احساسی نبوده این واقعیت به مطبوعات هم کشیده شد،حتی خارج از ایران هم به این باور رسیده­اند که دریافت من از کار ابداعی و خلاقیت­های عمیق ایرج زبردست، کاری ماندگار و راهی تا نهایت است.
***
اینک آنچه پیش از این هم گفته­ام و می­گویم ایرج زبردســــــت هنوز راه­های نرفته و چشــــــــــم­اندازهای نامکشوف فراوانی را در پیش دارد و به قول دکارت چون هستم می­اندیشم. استعداد ژرف خود را دریافته است، لازم است و طبیعت او نیز این است که بی­اعتنا به نارواها، بغض و حســــــــــــدها، با بهره­گیری از انسانیت وجودی خود، باز هم به دیدگاه ها و نارسیده­ها و ناجسته­ها فکر کند. باز هم آینــده را برای خود به فرازها و سربلندی­های نو تبدیل کند. آنچه برای آخرین بار و یا چندمین بار می­گویم و بر آن پافـــــشاری می­کنم همان است که گفته­ام؛ ایرج زبردست از زمره کسانی است که کاری تازه آورده است و با اعتقاد به ارزش کار همه کسانی که پیش از او آثاری در قالب رباعی آفریده­اند، بر این نکته انگشت می­گذارم که اعتبار آفریده­های آنان همچنان محفوظ است و توجیه کار او هرگز ناظر بر نفی هنر هیچکس نیست. رباعیات عزیزانی که پیش از ایرج زبردست مطرح شده جایگاه خاص خود را دارد و چه خوب که در مقالی اصولی و فراگیر به فرآیند مقطعی و منطقی این نوع آثار رسیدگی شود.

                                                                                   نقل از روزنامه عصر مردم ۳۰/۶/۱۳۸۷