عطر حرف
دور خلاصه ای ست وسیع ،آن گاه که تنهایی وسیع می شود تا خدا سر بر شانه ی آدمی بگذارد ، تا هیچ عریان شود و در آغوش دور ، لمس حس را تقسیم کند ......این روزها با دور در تاریکی دورتری اقامت دارم ، این روزها حتی ياد مادر مردادی پیر ، در من راه نمی رود . حتا از دوستان در حوالی یکرنگی روزها و خاطره خبری مرا در جستجو نمی ریزد. دور مرا از همه دور کرده است تا تنها به تو نزدیک باشم ، ای دورترین
شيراز ۲۷ بهمن ۱۳۹۰
+ نوشته شده در پنجشنبه بیست و هفتم بهمن ۱۳۹۰ ساعت ۷:۲۰ ب.ظ توسط امید
|