ترجمه رباعیات ایرج زبردست در اروپا
رباعیات ایرج زبردست
به زبان انگلیسی در اروپا ترجمه شد
به آدرس زیر مراجعه شود:
رباعیات ایرج زبردست
به زبان انگلیسی در اروپا ترجمه شد
به آدرس زیر مراجعه شود:
نوشته ای از ایرج زبردست که قرار بود امسال در یادروز حافظ در حافظیه آن را بخواند ، اما بنا به دلائلی این شاعر آن را نخواند :
..............................
دست هایم را پاهایم را ساطورهای سراسیمه ی تاریک قطع کرده اند ، سکوت کردم / چشم هایم را شب های خاکستری مبهم زیر آوار یکریز کابوس دفن کردند ، سکوت کردم / شانه هایم را تازیانه های مسموم جویدند ، پوستم را بی رحمانه کندند و بردند ، سکوت کردم / قلبم اما هنوز دارد رو به آن چراغ های محبوس دور می تپد چراغ هایی مکرر در این هوای مه آلود ، در این حوالی بی باور .من بی دست ، من بی پا ، من بی چشم ، من بی پوست و خون آلود ، با زخم های همچنان و دشوار ، بارها در این شب های پر از هراسِ ظلمت ریز ، دنبال آن روز ، آن روز ِ با شکوه گشته ام ، نفس بامداد را نماز می گذارم: روزی که دوباره کبوترهای مان را پیدا خواهیم کرد / و مهربانی دست زیبایی را خواهد گرفت / روزی که کمترین سرود بوسه است / و هر انسان برای انسان برادری است / روزی که دیگر درهای خانه هاشان را نمی بندند / و قفل افسانه ای است / و قلب برای زندگی بس است / . . . و من آن روز را انتظار می کشم .
*
من چراغ افتاده در محاق ، من زمزمه ی عقل برهنه ی کوروش ، من ایران هستم.
ایرج زبردست
شیراز ۲۰ مهر ماه ۱۳۹۱
مراکز پخش کتاب منتشر شده
( شکل دیگر من ) مجموعه رباعی از ایرج زبردست
و دیگر آثار چاپ شده شاعران معاصر
در انتشارات فصل پنجم (ناشر تخصصی شعر)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آدرس انتشارات و مرکز پخش : میدان انقلاب ابتدای کارگر جنوبی کوچه مهدیزاده پلاک 4 واحد 10
66909847ـ 66909848 ـ 09121591891
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اراک ـ سفیران طلائیه ـ 08612228593
اراک ـ کتابفروشی طلوع ـ 08612241025
اصفهان ـ فرهنگسرای اصفهان ـ 03112204029
اصفهان ـ کتابفروشی باستان ـ 03112229607
اهواز ـ کتابفروشی اسوه ـ 06112923315
اهواز ـ کتابفروشی جعفری زیتون ـ 06114454548
اهواز ـ کتابفروشی رشد ـ 06112217000
اهواز ـ کتابفروشی شرق ـ 06112210254
اهواز ـ کتابفروشی مُهام ـ 06113379073
آمل ـ شهر کتاب ـ 01212241155
بابل ـ کتابسرای بابل ـ 01113238306
بجنورد ـ کتابفروشی اندیشه سبز ـ 05842242536
بوشهر ـ کتاب شهر ـ 07715562292
بوشهر ـ کتابفروشی پارکی ـ 07712522631
بهبهان ـ کتابفروشی مهدی ـ 06713315590
تبریز ـ کتابفروشی شایسته ـ 04115561961
تبریز ـ کتابفروشی فروزش ـ 04113362929
تبریز ـ کتابفروشی کتاب آرمان شهر ـ 0411556367
تهران ـ دفتر شعر جوان ـ خیابان انقلاب ـ پاساژ فروزنده ـ 66498974
تهران ـ شهر کتاب ابن سینا ـ شهرک غرب ـ 88089595
تهران ـ شهر کتاب آرین ـ میرداماد ـ 22222757
تهران ـ شهر کتاب مرکزی ـ عباس آباد ـ 88408288
تهران ـ شهر کتاب هفت حوض ـ نارمک ـ 77920400
تهران ـ شهرکتاب کارنامه ـ نیاوران ـ 22285970
تهران ـ فروشگاه ایران گام ـ سیمنما ملت (پردیس) ـ 23162 ـ داخلی 173
تهران ـ فروشگاه اینترنتی پکتا ـ 88940303
تهران ـ کتاب داستان ـ خیابان پاسداران نرسیده به خیابان شهید کلاهدوز( دولت) ـ 22571778
تهران ـ کتابسرای نیک ـ پاساژ فروزنده طبقه منفی دو ـ 66480871
تهران ـ کتابفروشی بهمن ـ میدان ونک ـ 88641368
تهران ـ کتابفروشی پندار ـ ولنجک ـ 22426830
تهران ـ کتابفروشی تندیس ـ خیابان مطهری ـ 88892917
تهران ـ کتابفروشی جرعه ـ ایستگاه متروی هفت تیر ـ 09126906831
تهران ـ کتابفروشی خانه شاعران ایران ـ خیابان انقلاب پاساژ فروزنده ـ 66970131
تهران ـ کتابفروشی فرا روان ـ ستارخان ـ 44246715
تهران ـ کتابفروشی ققنوس ـ خیابان انقلاب اول خیابان منیری جاوید(اردیبهشت) ـ66460099
تهران ـ کتابفروشی کیهان ـ خیابان انقلاب روبروی دانشگاه تهران ـ 66403479
تهران ـ کتابفروشی لارستان ـ خیابان مطهری ـ 88899365
تهران ـ کتابفروشی مروارید ـ تقاطع خیابان انقلاب و دانشگاه ـ 66484027
تهران ـ کتابفروشی مولی ـ 66409243
تهران ـ کتابفروشی نقش ـ پاسداران ـ 22550473
تهران ـ کتابفروشی هوشیار ـ خیابان مطهری ـ 88724696
تهران فروشگاه اینترنتی آدینه بوک ـ 88319876
جهرم ـ کتابفروشی معطریان ـ 07912226649
دزفول ـ کتابفروشی رشد ـ 06412241012
دزفول ـ کتابفروشی وارثین ـ 06412254556
رشت ـ کتابفروشی بدر ـ 03112229607
رشت ـ کتابفروشی مهران ـ 01312254907
رشت ـ کتابفروشی میثاق ـ 09118760856
رفسنجان ـ کتابفروشی خورشید شب ـ 03915232962
ساری ـ کتابفروشی علمدار ـ 09119594191
ساوه ـ کتاب شهر ـ 02552235220
سبزوار ـ کتابفروشی آسمان ـ 05712229633
سمنان ـ کتابفروشی خلاق ـ 02313333487
شاهینشهر ـ کتابفروشی پژوهش ـ 03125240168
شیراز ـ کتابفروشی اسفند ـ 07112252876
شیراز ـ کتابفروشی دانش ـ 07112309261
شیراز ـ کتابفروشی دانشگاه ـ 09173187630
شیراز ـ کتابفروشی سمندر ـ 07112356139
شیراز ـ کتابفروشی کتیبه ـ 07112355284
فسا ـ کتابفروشی جبهه کتاب ـ 09178405894
قائم شهر ـ کتابفروشی پارس ـ 01232222671
قزوین ـ کتابفروشی علامه ـ 02812246816
قزوین ـ کتابفروشی مولانا ـ 02812227978
قم ـ خانه کتاب ـ 025178377011
قم ـ کتابفروشی سوره مهر ـ 02517839204
کاشان ـ خانه کتاب ـ 03614450313
کاشان ـ کتابفروشی پاتوق کتاب بهشت ـ 03614457577
کرج ـ کتاب شهر ـ 02634493973
کرج ـ کتابفروشی بهمن کرج ـ 02634437533
کرج ـ کتابفروشی چستا ـ 0263252268
کرج ـ کتابفروشی کافه کتاب ـ 02633553175
کرج ـ کتابفروشی یار مهربان ـ 02634208845
کرمان ـ شهر کتاب ـ 03412224689
کرمان ـ کتابفروشی میعاد ـ 03412252354
کرمانشاه ـ کتابفروشی کیمیا کتاب ـ 08318380507
گرگان ـ شهر کتاب ـ 01712229706
گرگان ـ کتابفروشی جنگل ـ 01712225376
گرگان ـ کتابفروشی نشر شاهد ـ 01712233590
لاهیجان ـ شهر کتاب ـ 01412235445
مشهد ـ کتاب آفتاب ـ 05112222204
مشهد ـ کتابفروشی تولدی دیگر ـ 05117641396
مشهد ـ کتابفروشی علامه ـ 05118426809
مشهد ـ کتابفروشی هیواد ـ 0511223423
همدان ـ کتابفروشی ایران زمین ـ 08118262954
یزد ـ پاتوق کتاب آسمان ـ 03516238476
ایرج زبردست ممنوع القلم نیست
ایرج زبردست ممنوع القلم بودن خود را تکذیب کرد. به گزارش خبرگزاری مهر نیوز : ایرج زبردست رباعی سرای نامی معاصر درباره این موضوع گفت: سالهاست شاید بیش از 15 سال است به ندرت درشب شعر و انجمنی تماشای کلمه را آیینه زمزمه می کنم ،سالهاست روحم را همآغوش مطالعه کرده ام و اگر پیشرفتی هم در این مسیر حاصل شده است از همین سر چشمه دیرین ازلی است که ندای آغاز را در جان زلال راوی جاری می سازد . متاسفانه گوشه گیر بودن من بر داشت های مختلفی را در اذهان جامعه ادبی -هنری به وجود آورده است ، یکی از این برداشت ها شایعه ممنوع القلم بودن من در رسانه هاست که آن را از همین جا تکذیب می کنم ، شاید عدم همکاری من با رسانه صدا وسیما این ذهنیت را در جان کنجکاو اهالی هنر وسعت داده باشد ، سالهاست مطالب و رباعی های من گاه به گاه در نشریات معتبر داخل و خارج از کشور منعکس می گردد و هیچ ارگان و گروهی نیز مرا تا الان ممنوع القلم نکرده است . این شاعر رباعی سرا همچنین گفت : خلوت من و سر بر شانه کلمه و رویا گذاشتن ، خداوند را مثل هزار دریا در من آیینه کرده است ، هر نفس شاکرم و منت پذیر . قابل ذکر است تازه ترین مجموعه رباعی ایرج زبردست که با استقبال مواجه شده است با نام (شکل دیگر من )توسط نشر پنجم چاپ شده است توزیع این کتاب را در سراسر کشور پخش ققنوس تهران بر عهده دارد
نقاش فکرهای من
باز ، عجیب شده ام عجیب تر از باور ساده دیروز و آن شب های زلال .باز او باز رویای نیلوفری صوبای خاطره ها .... باز هوای او هزار آسمان را در من هوایی کرده است . غرض چند سطر علاقه به آن نقاش ازلی دور بود که روی بوم فکر من هنوز نقش هستی و مستی می زند.
مقدمه کتاب شکل دیگر من / مجموعه رباعی ایرج زبردست
این مقدمه ای است که ایرج زبردست در ابتدای کتاب تازه اش ( شکل دیگر من ) نوشته است ، حتا خود آقای ایرج زبردست فکر نمی کرد این مقدمه چاپ شود آن هم با دست خط خودشان.از یک طزف این مقدمه چاپ شد از طرفی دیگر بیست رباعی این شاعر را از کتاب حذف کردند بخوانید:
( همیشه فردایی هست ، فردایی که همیشه با گل های سرخ امید به دیدارش رفته ایم . فردایی شبیه تجسم مینیاتوری ازل ، با پیراهن آبی و گیسوانی که نسیم ، خاطره ی عطر آن را هر صبح برای خاک و آب تعریف می کند . این کتاب شاید قسمتی از فردا باشد ، شاید هم قسمت دیگر کتاب دیگری است ، کتابی که به جای من خواب می بیند و به جای من بیدار می شود . این روزها (امروز ) کمی پیر شده است و کمتر به فردا فکر می کند ، این روزها از آسمان خاکستر و طلسم می بارد و هیچکس به لبهای خورشید ایمان ندارد ، این روزها باد ماه را می دزدد ، آسمان پشت سر زمین پنهان می شود . حتا کلمه ها دهان شاعر را می بندند تا سکوت ترس روی چهره ی وقت نریزد .گاهی تاریکی آنقدر روح آدم را می جود که قدم های مکرر روز هم راه به جایی نمی برد .باری جان متن و نبض حرف این است : تعداد زیادی از رباعیات من در این کتاب نیست ؟! راهی نیست ، راهی جز قدم زدن با زمان نیست .آنقدر باید با سکوت حرف زد تا دفتر ثانیه ها ورق بخورد . تنها صبر این کیمیاگر هستی خوب می داند : همیشه فردایی هست ، فردایی که در چشم های شاد پرستو هزار آسمان پر می زند و با بوسه و بهار به دیدار ما خواهد آمد )
ایرج زبردست / شیراز 27 بهمن 1390
درنگی بر« شکل دیگر من »
مجموعه رباعی ایرج زبردست
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ محمد امین فصحتی
ایرج زبردست را برای اولین بار در سال 72 دیدم ، جوانی 19 ساله با همان شور و شرهای جوانی و هیجان های داغ و سر زندگی و چالاکی های مخصوص این سنین . پیداست که کپی برابر اصل بود و رباعی هایش کاملا شبیه خودش بودند و باز پیداست که اعتراض ها و شکایت ها و کلا طرز برداشت هایش از جهان و دور و برش بسیار صریح و به قول معروف « رو » بود :
در عشق اگر عذاب دنیا بکشی
با اشک به دیده طرح دریا بکشی
تا خلوت من هزار غربت باقی است
تنها نشدی که درد تنها بکشی
و باز این رباعی که اعتراضی تر و آتشین تر است :
آیینه ی باورم مرا خنجر زد
آن نیمه ی دیگرم مرا خنجر زد
تاریخ هزار دیده قابیل گریست
وقتی که برادرم مرا خنجر زد
اما پس از این نوزده سال وقتی ایرج را می بینم و رباعی هایش را می خوانم به اصل تغییر در انسان ها پیش از پیش معتقد می شوم ، بله در این سال ها ایرج از کوره ی زندگی بیرون آمده ، دیگر از شور و شرهای جوانی اثری نیست ، دیگر در انجمن های شعر اولین نفر نیست که حاضر می شود اگر هم با اصرار بیاید یا دیر می آید یا شعر نمی خواند و یا به یکی دو تا اکتفا می کند . دلیل این تغییر رویه نیز روشن است . با نزدیک شدن ایرج به سن میانسالی دغدغه هایش نیز تغییر یافته است ، روزگار نامرد به او آموخته که دیگر به دنبال تعلق های زودگذر و فانی نباشد . زندگی متأهلی نیز او را جا افتاده بار آورده متعهد و این تعهد او را وا می دارد تا از هیجان های جوانی به آرامشی دست یابد تا بتواند مفاهیم انتزاعی را درقالب رباعی هایش ارایه می دهد :
آن سمت درختی است اذان می گوید
خاکِ دگر و آبِ دگر می جوید
آبش بدهد تشنه و خشک شود
آبش ندهند تا ابد می روید
و این رباعی که به استاد شهرام ناظری تقدیم شده است :
من تشنه چنان که سوختن حالِ من است
هر ثانیه داغدارِ آمالِ من است
من تشنه چنان که خشک گردد دریا
من تشنه چنان که آب دنبالِ من است
و همین طور :
او یافت : در بسته ی پنهانی را
او یافت : در آن سوی عدم جانی را
اویافت : به زیر آب خاکی تشنه
او یافت : در آسمان بیابانی را
در سه رباعی بالا از یک سو موتیفِ آب و از سوی دیگر ابزار ساختاری « پارادوکس » دست به دست هم داده اند تا شاعر ، انتزاع و ذهن گرایی محسوسی را به مخاطب منتقل کند و بدین ترتیب زبردست از پوسته ی واژه ها و حتی مضمون ها فاصله می گیرد و به ژرفای مفاهیم می رسد ، مفاهیمی با عقبه ای انتزاعی .البته این گونه ژرفای معنایی خیلی سخت است که در تمام مجموعه رباعی شصت و هشت صفحه ای « شکل دیگر من » رسوخ کرده باشد به همین دلیل در این مجموعه به دو نوع رباعی دیگر مواجه می شویم ، یکی رباعی های اجتماعی که یادگار جوانی های زبردست است با همان پیام های صریح و بی پرده و دیگر رباعی هایی که حد واسط رباعی های اجتماعی و رباعی های انتزاعی زبردست هستند .یعنی رباعی هایی که نه خیلی صریح و آشکار هستند و نه چندان انتزاعی و پیچیده :
بی خویش درونِ خویش کردیم سفر
از خویش نداشتیم یک لحظه خبر
نزدیک تر از سایه به من بود کسی ؟
او راهِ دگر گرفت و من راهِ دگر
و این رباعی که به استاد محمد علی موحد تقدیم شده است :
در ساعتی من حکایتی ناپیداست
در ساعت من قطره هزاران دریاست
این عقربه ها که گِرد هم می چرخند
انگار یکی شمس ، یکی مولاناست
و همین طور دو رباعی زیر :
تا در گلِ تقدیر دمید آن دم را
بی واژه نوشت قصه ی عالم را
ایران ، وطنم روز ازل بی تردید
از خاک تو می ساخت خدا آدم را
/
شب توبه و صبحدم گناه دگری
گشتیم و نیافتیم راهِ دگری
از چاه به جای آن که بیرون آییم
کندیم درون چاه ، چاه دگری
صد جای شکر دارد که زبردست از « لوس بازی های زبانی » متنفر است و بر عکس از شاعران آن ها را در رباعی هایش راه نمی دهد که دلیل اصلی اش نیز همان شکل گرفتن شخصیت اوست ، از شکل گفتم و یاد نام این مجموعه افتادم که واقعا شکل دیگری را از زبردست در این مجموعه شاهدیم و اتفاقا خوب است که رباعی های این دفتر یکدست نیست یعنی تمام آن ها را رباعی های جدید و انتزاعی او تشکیل نمی دهد تا بدین وسیله خواننده کارهای قبلی او را با رباعی های جدیدش مقایسه کند و دریابد که وی چگونه به شکلی رسیده است .به عنوان دوست و همراه او همچنان در انتظارم تا ببینم مثلا ده سال ، او به چه افق هایی دست می یابد و آن ها را وارد رباعی هایش می کند ، البته به شرط حیات !
منبع : ( روزنامه نیم نگاه ، 7 شهریور 1391)