ترجمه رباعیات ایرج زبردست در اروپا

                            

                                    رباعیات ایرج زبردست

                           به زبان انگلیسی در اروپا ترجمه شد

                                                      به آدرس زیر مراجعه شود:

                    http://www.mehrnews.com/fa/newsdetail.aspx?NewsID=1745696            

نوشته ای که خوانده نشد

 

نوشته ای از ایرج زبردست که قرار بود امسال در یادروز حافظ در حافظیه آن را بخواند ، اما بنا به دلائلی این شاعر آن را نخواند :
...........................................

دست هایم را پاهایم را ساطورهای سراسیمه ی تاریک قطع کرده اند ، سکوت کردم / چشم هایم را شب های خاکستری مبهم زیر آوار یکریز کابوس دفن کردند ، سکوت کردم / شانه هایم را تازیانه های مسموم جویدند ، پوستم را بی رحمانه کندند و بردند ، سکوت کردم / قلبم اما هنوز دارد رو به آن چراغ های محبوس دور می تپد چراغ هایی مکرر در این هوای مه آلود ، در این حوالی بی باور .من بی دست ، من بی پا ، من بی چشم ، من بی پوست و خون آلود ، با زخم های همچنان و دشوار ، بارها در این شب های پر از هراسِ ظلمت ریز ، دنبال آن روز ، آن روز ِ با شکوه گشته ام ، نفس بامداد را نماز می گذارم: روزی که دوباره کبوترهای مان را پیدا خواهیم کرد / و مهربانی دست زیبایی را خواهد گرفت / روزی که کمترین سرود بوسه است / و هر انسان برای انسان برادری است / روزی که دیگر درهای خانه هاشان را نمی بندند / و قفل افسانه ای است / و قلب برای زندگی بس است / . . . و من آن روز را انتظار می کشم .

*
من چراغ افتاده در محاق ، من زمزمه ی عقل برهنه ی کوروش ، من ایران هستم.

                                                                                 ایرج زبردست

                                                                        شیراز ۲۰ مهر ماه ۱۳۹۱

مراکز پخش کتاب‌ تازه ایرج زبردست در سراسر کشور

 

مراکز پخش کتاب‌ منتشر شده

( شکل دیگر من ) مجموعه رباعی از ایرج زبردست

و دیگر آثار چاپ شده شاعران معاصر

در انتشارات فصل پنجم (ناشر تخصصی شعر)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

آدرس انتشارات و مرکز پخش : میدان انقلاب ابتدای کارگر جنوبی کوچه مهدیزاده پلاک 4 واحد 10

66909847ـ 66909848 ـ 09121591891

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

اراک ـ سفیران طلائیه ـ 08612228593

اراک ـ کتابفروشی طلوع ـ 08612241025

اصفهان ـ فرهنگسرای اصفهان ـ 03112204029

اصفهان ـ کتابفروشی باستان ـ 03112229607

اهواز ـ کتابفروشی اسوه ـ 06112923315

اهواز ـ کتابفروشی جعفری زیتون ـ 06114454548

اهواز ـ کتابفروشی رشد ـ 06112217000

اهواز ـ کتابفروشی شرق ـ 06112210254

اهواز ـ کتابفروشی مُهام ـ 06113379073

آمل ـ شهر کتاب ـ 01212241155

بابل ـ کتابسرای بابل ـ 01113238306

بجنورد ـ کتابفروشی اندیشه سبز ـ 05842242536

بوشهر ـ کتاب شهر ـ 07715562292

بوشهر ـ کتابفروشی پارکی ـ 07712522631

بهبهان ـ کتابفروشی مهدی ـ 06713315590

تبریز ـ کتابفروشی شایسته ـ 04115561961

تبریز ـ کتابفروشی فروزش ـ 04113362929

تبریز ـ کتابفروشی کتاب آرمان شهر ـ 0411556367

تهران ـ دفتر شعر جوان ـ خیابان انقلاب ـ پاساژ فروزنده ـ 66498974

تهران ـ شهر کتاب ابن سینا ـ شهرک غرب ـ 88089595

تهران ـ شهر کتاب آرین ـ میرداماد ـ 22222757

تهران ـ شهر کتاب مرکزی ـ عباس آباد ـ 88408288

تهران ـ شهر کتاب هفت حوض ـ نارمک ـ 77920400

تهران ـ شهرکتاب کارنامه ـ نیاوران ـ 22285970

تهران ـ فروشگاه ایران گام ـ سیمنما ملت (پردیس) ـ 23162 ـ داخلی 173

تهران ـ فروشگاه اینترنتی پکتا ـ 88940303

تهران ـ کتاب داستان ـ خیابان پاسداران نرسیده به خیابان شهید کلاهدوز( دولت) ـ 22571778

تهران ـ کتابسرای نیک ـ پاساژ فروزنده طبقه منفی دو ـ 66480871

تهران ـ کتابفروشی بهمن ـ میدان ونک ـ 88641368

تهران ـ کتابفروشی پندار ـ ولنجک ـ 22426830

تهران ـ کتابفروشی تندیس ـ خیابان مطهری ـ 88892917

تهران ـ کتابفروشی جرعه ـ ایستگاه متروی هفت تیر ـ 09126906831

تهران ـ کتابفروشی خانه شاعران ایران ـ خیابان انقلاب پاساژ فروزنده ـ 66970131

تهران ـ کتابفروشی فرا روان ـ ستارخان ـ 44246715

تهران ـ کتابفروشی ققنوس ـ خیابان انقلاب اول خیابان منیری جاوید(اردیبهشت) ـ66460099

تهران ـ کتابفروشی کیهان ـ خیابان انقلاب روبروی دانشگاه تهران ـ 66403479

تهران ـ کتابفروشی لارستان ـ خیابان مطهری ـ 88899365

تهران ـ کتابفروشی مروارید ـ تقاطع خیابان انقلاب و دانشگاه ـ 66484027

تهران ـ کتابفروشی مولی ـ 66409243

تهران ـ کتابفروشی نقش ـ پاسداران ـ 22550473

تهران ـ کتابفروشی هوشیار ـ خیابان مطهری ـ 88724696

تهران فروشگاه اینترنتی آدینه بوک ـ 88319876

جهرم ـ کتابفروشی معطریان ـ 07912226649

دزفول ـ کتابفروشی رشد ـ 06412241012

دزفول ـ کتابفروشی وارثین ـ 06412254556

رشت ـ کتابفروشی بدر ـ 03112229607

رشت ـ کتابفروشی مهران ـ 01312254907

رشت ـ کتابفروشی میثاق ـ 09118760856

رفسنجان ـ کتابفروشی خورشید شب ـ 03915232962

ساری ـ کتابفروشی علمدار ـ 09119594191

ساوه ـ کتاب شهر ـ 02552235220

سبزوار ـ کتابفروشی آسمان ـ 05712229633

سمنان ـ کتابفروشی خلاق ـ 02313333487

شاهین‌شهر ـ کتابفروشی پژوهش ـ 03125240168

شیراز ـ کتابفروشی اسفند ـ 07112252876

شیراز ـ کتابفروشی دانش ـ 07112309261

شیراز ـ کتابفروشی دانشگاه ـ 09173187630

شیراز ـ کتابفروشی سمندر ـ 07112356139

شیراز ـ کتابفروشی کتیبه ـ 07112355284

فسا ـ کتابفروشی جبهه کتاب ـ 09178405894

قائم شهر ـ کتابفروشی پارس ـ 01232222671

قزوین ـ کتابفروشی علامه ـ 02812246816

قزوین ـ کتابفروشی مولانا ـ 02812227978

قم ـ خانه کتاب ـ 025178377011

قم ـ کتابفروشی سوره مهر ـ 02517839204

کاشان ـ خانه کتاب ـ 03614450313

کاشان ـ کتابفروشی پاتوق کتاب بهشت ـ 03614457577

کرج ـ کتاب شهر ـ 02634493973

کرج ـ کتابفروشی بهمن کرج ـ 02634437533

کرج ـ کتابفروشی چستا ـ 0263252268

کرج ـ کتابفروشی کافه کتاب ـ 02633553175

کرج ـ کتابفروشی یار مهربان ـ 02634208845

کرمان ـ شهر کتاب ـ 03412224689

کرمان ـ کتابفروشی میعاد ـ 03412252354

کرمانشاه ـ کتابفروشی کیمیا کتاب ـ 08318380507

گرگان ـ شهر کتاب ـ 01712229706

گرگان ـ کتابفروشی جنگل ـ 01712225376

گرگان ـ کتابفروشی نشر شاهد ـ 01712233590

لاهیجان ـ شهر کتاب ـ 01412235445

مشهد ـ کتاب آفتاب ـ 05112222204

مشهد ـ کتابفروشی تولدی دیگر ـ 05117641396

مشهد ـ کتابفروشی علامه ـ 05118426809

مشهد ـ کتابفروشی هیواد ـ 0511223423

همدان ـ کتابفروشی ایران زمین ـ 08118262954

یزد ـ پاتوق کتاب آسمان ـ 03516238476

ایرج زبردست ممنوع القلم نیست

 

              ایرج زبردست ممنوع القلم نیست

ایرج زبردست ممنوع القلم بودن خود را تکذیب کرد. به گزارش خبرگزاری مهر نیوز : ایرج زبردست رباعی سرای نامی معاصر درباره این موضوع گفت: سالهاست شاید بیش از 15 سال است به ندرت درشب شعر و انجمنی تماشای کلمه را آیینه زمزمه می کنم ،سالهاست روحم را همآغوش مطالعه کرده ام و اگر پیشرفتی هم در این مسیر حاصل شده است از همین سر چشمه دیرین ازلی است که ندای آغاز را در جان زلال راوی جاری می سازد . متاسفانه گوشه گیر بودن من بر داشت های مختلفی را در اذهان جامعه ادبی -هنری به وجود آورده است ، یکی از این برداشت ها شایعه ممنوع القلم بودن من در رسانه هاست که آن را از همین جا تکذیب می کنم ، شاید عدم همکاری من با رسانه صدا وسیما این ذهنیت را در جان کنجکاو اهالی هنر وسعت داده باشد ، سالهاست مطالب و رباعی های من گاه به گاه در نشریات معتبر داخل و خارج از کشور منعکس می گردد و هیچ ارگان و گروهی نیز مرا تا الان ممنوع القلم نکرده است . این شاعر رباعی سرا همچنین گفت : خلوت من و سر بر شانه کلمه و رویا گذاشتن ، خداوند را مثل هزار دریا در من آیینه کرده است ، هر نفس شاکرم و منت پذیر . قابل ذکر است تازه ترین مجموعه رباعی ایرج زبردست که با استقبال مواجه شده است با نام (شکل دیگر من )توسط نشر پنجم چاپ شده است توزیع این کتاب را در سراسر کشور پخش ققنوس تهران بر عهده دارد

عطر حرف

نقاش فکرهای من

باز ، عجیب شده ام عجیب تر از باور ساده دیروز  و آن شب های زلال .باز او باز رویای نیلوفری صوبای خاطره ها .... باز هوای او هزار آسمان را در من هوایی کرده است . غرض چند سطر علاقه به آن نقاش ازلی دور بود که روی بوم فکر من هنوز نقش هستی و مستی می زند.

مقدمه کتاب شکل دیگر من / تازه ترین مجموعه رباعی ایرج زبردست

 

مقدمه کتاب شکل دیگر من / مجموعه رباعی ایرج زبردست



این مقدمه  ای است که ایرج زبردست در ابتدای کتاب تازه اش ( شکل دیگر من ) نوشته است ، حتا خود آقای ایرج زبردست فکر نمی کرد این مقدمه چاپ شود آن هم با دست خط خودشان.از یک طزف این مقدمه چاپ شد از طرفی دیگر بیست رباعی این شاعر را از کتاب حذف کردند بخوانید:



( همیشه فردایی هست ، فردایی که همیشه با گل های سرخ امید به دیدارش رفته ایم . فردایی شبیه تجسم مینیاتوری ازل ، با پیراهن آبی و گیسوانی که نسیم ، خاطره ی عطر آن را
هر صبح برای خاک و آب تعریف می کند . این کتاب شاید قسمتی از فردا باشد ، شاید هم قسمت دیگر کتاب دیگری است ، کتابی که به جای من خواب می بیند و به جای من بیدار می شود . این روزها (امروز ) کمی پیر شده است و کمتر به فردا فکر می کند ، این روزها از آسمان خاکستر و طلسم می بارد و هیچکس به لبهای خورشید ایمان ندارد ، این روزها باد ماه را می دزدد ، آسمان پشت سر زمین پنهان می شود . حتا کلمه ها دهان شاعر را می بندند تا سکوت ترس روی چهره ی وقت نریزد .گاهی تاریکی آنقدر روح آدم را می جود که قدم های مکرر روز هم راه به جایی نمی برد .باری جان متن و نبض حرف این است : تعداد زیادی از رباعیات من در این کتاب نیست ؟! راهی نیست ، راهی جز قدم زدن با زمان نیست .آنقدر باید با سکوت حرف زد تا دفتر ثانیه ها ورق بخورد . تنها صبر این کیمیاگر هستی خوب می داند : همیشه فردایی هست ، فردایی که در چشم های شاد پرستو هزار آسمان پر می زند و با بوسه و بهار به دیدار ما خواهد آمد )

ایرج زبردست / شیراز 27 بهمن 1390

یادداشت ایرج زبردست برای زلزله زدگان

درنگی بر« شکل دیگر من » مجموعه رباعی ایرج زبردست

 

درنگی بر« شکل دیگر من »

مجموعه رباعی ایرج زبردست

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ محمد امین فصحتی

ایرج زبردست را برای اولین بار در سال 72 دیدم ، جوانی 19 ساله با همان شور و شرهای جوانی و هیجان های داغ و سر زندگی و چالاکی های مخصوص این سنین . پیداست که کپی برابر اصل بود و رباعی هایش کاملا شبیه خودش بودند و باز پیداست که اعتراض ها و شکایت ها و کلا طرز برداشت هایش از جهان و دور و برش بسیار صریح و به قول معروف « رو » بود :

در عشق اگر عذاب دنیا بکشی

با اشک به دیده طرح دریا بکشی

تا خلوت من هزار غربت باقی است

تنها نشدی که درد تنها بکشی

و باز این رباعی که اعتراضی تر و آتشین تر است :

آیینه ی باورم مرا خنجر زد

آن نیمه ی دیگرم مرا خنجر زد

تاریخ هزار دیده قابیل گریست

وقتی که برادرم مرا خنجر زد

اما پس از این نوزده سال وقتی ایرج را می بینم و رباعی هایش را می خوانم به اصل تغییر در انسان ها پیش از پیش معتقد می شوم ، بله در این سال ها ایرج از کوره ی زندگی بیرون آمده ، دیگر از شور و شرهای جوانی اثری نیست ، دیگر در انجمن های شعر اولین نفر نیست که حاضر می شود اگر هم با اصرار بیاید یا دیر می آید یا شعر نمی خواند و یا به یکی دو تا اکتفا می کند . دلیل این تغییر رویه نیز روشن است . با نزدیک شدن ایرج به سن میانسالی دغدغه هایش نیز تغییر یافته است ، روزگار نامرد به او آموخته که دیگر به دنبال تعلق های زودگذر و فانی نباشد . زندگی متأهلی نیز او را جا افتاده بار آورده متعهد و این تعهد او را وا می دارد تا از هیجان های جوانی به آرامشی دست یابد تا بتواند مفاهیم انتزاعی را درقالب رباعی هایش ارایه می دهد :

                                             آن سمت درختی است اذان می گوید

خاکِ دگر و آبِ دگر می جوید

آبش بدهد تشنه و خشک شود

آبش ندهند تا ابد می روید

و این رباعی که به استاد شهرام ناظری تقدیم شده است :

من تشنه چنان که سوختن حالِ من است

هر ثانیه داغدارِ آمالِ من است

من تشنه چنان که خشک گردد دریا

من تشنه چنان که آب دنبالِ من است

و همین طور :

او یافت : در بسته ی پنهانی را

او یافت : در آن سوی عدم جانی را

اویافت : به زیر آب خاکی تشنه

او یافت : در آسمان بیابانی را

در سه رباعی بالا از یک سو موتیفِ آب و از سوی دیگر ابزار ساختاری « پارادوکس » دست به دست هم داده اند تا شاعر ، انتزاع و ذهن گرایی محسوسی را به مخاطب منتقل کند و بدین ترتیب زبردست از پوسته ی واژه ها و حتی مضمون ها فاصله می گیرد و به ژرفای مفاهیم می رسد ، مفاهیمی با عقبه ای انتزاعی .البته این گونه ژرفای معنایی خیلی سخت است که در تمام مجموعه رباعی شصت و هشت صفحه ای « شکل دیگر من » رسوخ کرده باشد به همین دلیل در این مجموعه به دو نوع رباعی دیگر مواجه می شویم ، یکی رباعی های اجتماعی که یادگار جوانی های زبردست است با همان پیام های صریح و بی پرده و دیگر رباعی هایی که حد واسط رباعی های اجتماعی و رباعی های انتزاعی زبردست هستند .یعنی رباعی هایی که نه خیلی صریح و آشکار هستند و نه چندان انتزاعی و پیچیده :

بی خویش درونِ خویش کردیم سفر

از خویش نداشتیم یک لحظه خبر

نزدیک تر از سایه به من بود کسی ؟

او راهِ دگر گرفت و من راهِ دگر

و این رباعی که به استاد محمد علی موحد تقدیم شده است :

در ساعتی من حکایتی ناپیداست

در ساعت من قطره هزاران دریاست

این عقربه ها که گِرد هم می چرخند

انگار یکی شمس ، یکی مولاناست

 و همین طور دو رباعی زیر :

تا در گلِ تقدیر دمید آن دم را

بی واژه نوشت قصه ی عالم را

ایران ، وطنم روز ازل بی تردید

از خاک تو می ساخت خدا آدم را

/

شب توبه و صبحدم گناه دگری

گشتیم و نیافتیم راهِ دگری

از چاه به جای آن که بیرون آییم

کندیم درون چاه ، چاه دگری

 صد جای شکر دارد که زبردست از « لوس بازی های زبانی » متنفر است و بر عکس از شاعران آن ها را در رباعی هایش راه نمی دهد که دلیل اصلی اش نیز همان شکل گرفتن شخصیت اوست ، از شکل گفتم و یاد نام این مجموعه افتادم که واقعا شکل دیگری را از زبردست در این مجموعه شاهدیم و اتفاقا خوب است که رباعی های این دفتر یکدست نیست یعنی تمام آن ها را رباعی های جدید و انتزاعی او تشکیل نمی دهد تا بدین وسیله خواننده کارهای قبلی او را با رباعی های جدیدش مقایسه کند و دریابد که وی چگونه به شکلی رسیده است .به عنوان دوست و همراه او همچنان در انتظارم تا ببینم مثلا ده سال ، او به چه افق هایی دست می یابد و آن ها را وارد رباعی هایش می کند ، البته به شرط حیات !

منبع : ( روزنامه نیم نگاه ، 7 شهریور 1391)